العلم سلطان

امیر المومنین علی (ع): العلم سلطان، من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه

العلم سلطان

امیر المومنین علی (ع): العلم سلطان، من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه

حرکتی به سمت تمدن اسلامی

مراحل رسیدن به تمدن

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ

مرحله‌ اول پیدایش تمایلات و انگیزش است. اساساً خاستگاه انگیزه در حوزه‌ ایمان بشر است. تعلقات، جهت‌گیری‌ها و انتخاب اولیه‌ی بشر است. بنابراین انگیزش‌های بشر مصحح حرکت اوست. اگر میل نباشد، هیچ حرکتی اتفاق نمی‌افتد؛ خواه حرکت به طرف حق، خواه به طرف باطل. اختیار مصحح حرکت است و بروز و ظهور آنرا به شکل انگیزش می‌بینیم. تا وقتی که انگیزش‌ها جنبه‌ی عمومی پیدا نکرده، انگیزه‌ متفرق داریم. انگیزه‌ بدون محور ممکن نیست؛ یعنی اگر بی‌شمار انگیزه‌ بدون محور داشته باشیم، به انسجام و هماهنگی نخواهیم رسید.

پس مرحله‌ی اول انگیزه است؛ خواه در تمدن اسلامی و خواه در تمدن مادی.

مرحله‌ دوم بینش و تفکر است. باید انگیزش را تبدیل به فکر کرد، ابزارسازی نمود و مفهوم ساخت تا قابلیت انتقال داشته باشد و نظام‌مند شود. اگر نتوانیم انگیزه را تبدیل به مفهوم کنیم، قابلیت انتقال به نفر بعدی را ندارد. بنابراین باید بتوانیم مفهوم‌سازی هم بکنیم.

مرحله‌ اول قطعاً نظام انگیزش است. به این دلیل از واژه‌ «نظام» استفاده می‌کنیم که نظام نیاز به محور دارد. نظام‌سازیِ صرف منجر به تمدن نمی‌شود و در حوزه‌ اختیارات و نظام انسانی است. به عنوان مثال، انقلاب‌های کشورهای اسلامی رهبر ندارند و در نتیجه، همه‌ آن‌ها شکست می‌خورند و به انجام نمی‌رسند. تمام این اتفاقات در حوزه‌ی اختیارات می‌افتد و اگر اختیارات نظام پیدا نکند، به یک حرکت توفنده (که منجر به تمدن است) تبدیل نمی‌شود.

در گام بعد، نوبت به نظام اندیشه می‌رسد که ما دایره‌ آن را بسیار وسیع‌تر می‌بینیم. نظام فکری اعم از افکار فلسفی، علمی و کاربردی است؛ یعنی حوزه‌ی مفاهیم سه لایه دارد. در مرکز، مفاهیم وحیانی قرار دارند. سپس مفاهیم فلسفی که با تعبیر حکمت از آن یاد می‌کنیم. ما به جای فلسفه از عبارات حکمت تمدنی یا حکمت اسلامی استفاده می‌کنیم. حکمت فراتر از فلسفه است. لایه‌ سوم مفاهیم اخلاقی هستند. شاید به لحاظ تمدنی بتوانیم بگوییم که مفاهیم ارزشی ناشی از حوزه‌ی انگیزش هستند، سپس مفاهیم فلسفی یا حکمت است و در آخر، مفاهیم عملی (که امروز تحت عنوان فقه از آن‌ها یاد می‌کنیم) قرار دارد. برای تمدن‌سازی به این مفاهیم نیاز داریم.

مفاهیم ارزشی قطعاً پایه هستند. سپس مفاهیم اخلاقی هستند که نظام اخلاق ما را سامان می‌دهد. مفاهیم مربوط به فلسفه نیز مفاهیم برهان ما را تشکیل می‌دهند. همچنین مفاهیم تجربی و کاربردی، که امروز از آن به فقه حکومتی یا فقه تمدنی یاد می‌کنیم، بسیار اهمیت دارند. به این سه بخش احتیاج فراوان داریم. انگیزه در حوزه‌ روح، فکر و عمل است؛ یعنی انگیزه نیز سه‌گانه است. انگیزه‌ روح (انگیزه‌ اخلاقی)، انگیزه‌ی مربوط به مفاهیم نظری (بینش) و انگیزه در حوزه‌ی عمل. اگر این سه هماهنگ باشند (هم در هر سطح و هم با سه‌گانه‌ مرحله‌ بعد) آن گاه بهترین کارایی را خواهند داشت. پس ما در حوزه‌ی اندیشه دارای سه‌گانه‌ اندیشه‌های ارزشی، اندیشه‌های فلسفی و اندیشه‌های تجربی هستیم. در واقع نمی‌توانیم ارزش‌ها را از دین وام بگیریم، فلسفه را از فلاسفه‌ یونان و عمل را از تجربه‌‌گرایان. این کار منجر به ایجاد تمدن نمی‌شود.

ایران کشوری است که مواد اولیه را در اختیار دارد. ما مفاهیم اخلاقی و ارزشی را داریم، اما باید نظریه‌پردازی کنیم. به تعبیر دیگر، ابتدا باید مفاهیم را به دست بیاوریم و سپس آن مفاهیم، پایه‌ ارائه‌ نظریات فلسفی شود؛ یعنی فلسفه‌ آن پی‌ریزی شود. ما امروز فقط شبه‌فلسفه در اختیار داریم. چون فلسفه‌ اصیلی در دست نداشتیم، به شبه‌فلسفه‌ای که از یونان آمده و بازسازی شده است، متوسل شده‌ایم. شبه‌فلسفه فقط مناسب نقد و مجادله است. به تعبیر دیگر، ابزار اسکات خصم است، نه اثبات دوست. ما در این زمینه احتیاج به نظریه‌پردازی جدی داریم تا بتوانیم مفاهیم لاینفک را تولید کنیم و در مرحله‌ی بعد به مفاهیم کاربردی برسیم.

در مرحله‌ اول، باید مفاهیم ارزشی (یعنی فقه حکومتی یا فقه تمدنی) تولید شود؛ سپس حکمت یا فلسفه‌ تمدنی و در مرحله‌ بعد، فلسفه‌های مضاف. آن گاه بر اساس آن، علم تولید کنیم و در نهایت، مفاهیم ابزاری و روش‌ها را بسازیم. با طی این مراحل، به محصول خواهیم رسید. مقام معظم رهبری همین مسیر را تحت عنوان «جنبش نرم‌افزاری» مطرح کردند.

فرآیند کامل از مرحله‌ی نیاز شروع می‌شود و به مرحله‌ تولید کالا ختم می‌شود. پس نقطه‌ شروع آن نیاز است که باید از فرهنگ و مذهب نشئت بگیرد. نیاز به خاستگاه برمی‌گردد. این خاستگاه از پیامبر شروع شده و باید با بسط اختیار در فلسفه‌ی تاریخ، تکامل تاریخ و نیاز ما به جریان تاریخ متناسب باشد. پس نیاز، نقطه‌ی شروع است و نقطه‌ی پایانی، ایجاد تمدن است، نه صرفاً ایجاد ابزار.

در واقع، مرحله‌ی بعد از بینش است و ما از آن به «دانش» یاد می‌کنیم. محصول دانش نیز فناوری و تکنولوژی است. مرحله‌ دانش از مفاهیم نظری عبور کرده و به مفاهیم کاربردی و مرحله‌ی ابزار‌سازی رسیده است. دانش دارای طیف است؛ مانند دانش اخلاقی، دانش فلسفی و دانش کاربردی.

حوزه‌ سه‌گانه‌ ارزش، بینش و دانش با همدیگر معنا پیدا می‌کنند. مثلاً وقتی از دانش سخن می‌گوییم، عینیت پیدا کردن مسیر بستگی به دانش دارد و محصول آن تکنولوژی است تا وقتی نتوانیم مفاهیم را تبدیل به دانش کنیم، قدرت و تمدن‌سازی غیرممکن است. پس این سه حوزه لاینفک از هم هستند.

دو نکته در این میان اهمیت فراوانی دارد. اول، تقدم رتبی منطقی و دوم، فرآیندی که در عمل ایجاد می‌شود. در عمل این‌ها ترتیبی هستند و پس از ایجاد شدن، به صورت ترتیبی عمل می‌کنند و روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. بنابراین در تمدن‌سازی احتیاج به سه‌گانه‌ی ارزش، بینش و دانش داریم؛ همان طور که در انقلاب اسلامی ابتدا گرایش و انگیزه ایجاد شد. این‌ طور نبود که ابتدا فلسفه‌ آن را بنویسند و براساس فلسفه، انقلاب کنند.

 باید بر اساس مفاهیم دینی نظریه تولید کنیم. پس لازم است که اولاً تمدن را به صورت یک سیستم، مجموعه و شبکه ببینیم. ثانیاً متغیر وحی را اصل بدانیم و به تقدم رتبی قائل باشیم. سپس باید فرآیند حضور وحی را در مفاهیم سازه ترسیم کنیم. مثلاً به صورت ترتیب آیات و روایت یا به صورت اصل موضوعی و برگرفته از مفاهیم کلان. یعنی تبدیل مفهومی در آن اتفاق می‌افتد.

در این سیستم، مفاهیم متناسب با مبانی تولید می‌شود. در واقع باید بتوانیم مبانی پایه را تبدیل به مفاهیم میانی نماییم، مفاهیم میانی را تبدیل به سازه‌ کنیم و سپس دست به کمی‌سازی بزنیم. این کار با اخباری‌گری و مستند‌سازی آیات و روایات (که متأسفانه این روزها به اسم اسلامی‌سازی صورت می‌گیرد) تفاوت دارد. فراموش نکنیم که از اخباری‌گری هیچ گاه نظریه استخراج نمی‌شود.

 حجت‌الاسلام دکتر عبدالعلی رضایی عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی

منبع و متن کامل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی